برده داری مزدی مدرن
مرگ تدریجی میلیون ها انسان !
آذر ماجدی
روزنامه ایندیپندنت را ورق میزدم. به صفحاتی رسیده بودم که مورد توجه ام نبود. اتفاقی در پایین صفحه چشمم به یک تیتر خورد: "صدها کارگر در کارخانه لباس دوزی اچ اند ام در کامبوج از حال رفتند." گزارش را خواندم، در دو روز نزدیک به 300 کارگر در کارخانه های لباس دوزی از حال رفته اند. طبق گفته نمایندگان اتحادیه کارگری، کارگران از سرگیجه، سردرد و تنگی نفس شکایت می کرده اند. محوطه کارخانه بسیار گرم است و بوی مشمئز کننده ای که از نهر آب مجاور فضای کارخانه را پر کرده بعلاوه دود کارخانه، شرایط را غیر قابل تحمل کرده است. بیماری کارگران به شرایط بسیار بد و غیر بهداشتی کارخانه نسبت داده شده است. سازمان بین المللی کار علت بیهوش شدن کارگران را سوءتغذیه نامیده است. محصولات پوشاکی اکثر شرکت های بزرگ و مزن های مدهای در کشورهای محل کار ارزان تولید می شود. بطور مثال پوشاک عرضه شده توسط شرکت های زیر در کامبوج تولید می شود: اچ اند ام، مارکز اند اسپنسر، زارا و تسکو.
(H&M, Marks and Spenser, Zara and Tesco)
ماه پیش گزارش دیگری خواندم در مورد مرگ کارگران پوشاک در کشورهایی که عمده پوشاک بوتیک ها و کمپانی های بین المللی در آنجا تولید می شود، از جمله ترکیه و بنگلادش. تکنیک "سند بلستینگ" که برای کهنه جلوه دادن شلوار جین استفاده می شود، یک روش بسیار خطرناک و مضر برای سلامت است. این روش در سال 1950 در انگلستان ممنوع شد و مقامات اروپایی آنرا در سال 1966 ممنوع کردند. اما استفاده از آن در کشورهای منطقه کار ارزان همچنان ادامه دارد؛ کارگران در این کشورها با دست این کار را انجام می دهند. کار با این روش به بیماری غیرقابل علاج ریوی بنام سیلیکوسیس می انجامد. اما علیرغم این مساله، جین های رنگ و رو رفته توسط کمپانی ها مد تبلیغ می شود و بازار گرمی در جهان دارد و به قیمت های بالا بفروش می رسد.
طبق گزارش فدراسیون کارگران نساج، پوشاک و چرم، فقط در ترکیه، که این روش در دهه اخیر مورد استفاده قرار گرفته است، تاکنون در 600 کارگر بیماری سیلیکوسیس تشخیص داده شده که 46 نفر آنها جان سپرده اند. و پیش بینی می شود که در پنج سال آینده تعداد مبتلایان به این بیماری به پنج هزار برسد. یک کارگر مقیم استانبول که به این بیماری مبتلا شده بنام یلماز، مردی 31 ساله که کاملا از کار افتاده است، به فدراسیون گفته است که بین سالهای 2002 و 2005 برای تعدادی از مارک های بزرگ مد ایتالیا جین ها را سندبلست می کرده است. او در یک کارگاه 2 متر در 2 متر بدون هیچگونه هواکش و بدون لوازم ایمنی و مراقبتی 6 روز در هفته و 12 ساعت در روز کار می کرده است. در این روش سیلیکم مورد استفاده قرار می گیرد که ذرات آن وارد ریه می شود و موجب تورم ریه و آب آوردن آن می گردد که به بیمار تنگی نفس شدید می دهد و میزان اکسیژن در خون را کاهش می دهد .
حدود سه ماه پیش گزارش دلخراشی راجع به کارگران شرکت کنتراتی اپل (Apple) در چین خواندم، کارخانه ای که برای اپل آیفون و آی پد تولید می کند. وضعیت اسفناک کار دهها تن از کارگران جوان این کارخانه را به خودکشی کشانده است. زمانی که تعداد خودکشی ها بالا رفت، سر و صدای آن در رسانه ها پخش شد و توجه را تا حدودی به وضعیت این کارگران که متوسط سنی شان 22 سال است جلب نمود. تنها کاری که صاحب شرکت، اهل تایوان و پولدارترین مرد چین، انجام داد، زیر پنجره های کارخانه و محل زیست کارگران تور گذاشت که در صورتی که کارگری خود را از بالکن به پایین پرتاب کرد، کشته نشود. فقط همین .
این ها فقط چند نمونه کوچک، بقولی قطره ای از اقیانوس استثمار وحشیانه کارگران در کشورهای محل کار ارزان است. این یک واقعیت عیان است که در بخش وسیعی از دنیا میلیون ها انسان به وحشیانه ترین شکلی استثمار می شوند. میلیون ها کودک حتی در سنین پنج شش سالگی به کار برده وار مزدی کشیده شده اند. کار مزدی برای این انسان ها حکم مجازات اعدام تدریجی دارد. بسیاری از این کودکان حتی به سن بالای بیست سال هم نمی رسند. این واقعیت عیانی است که بخش های کوچکی از آن توسط نهادهای "کارگری" بین المللی، از قبیل فدراسیون های اتحادیه های کارگری یا سازمان بین المللی کار برملا می شود. در بسیاری موارد این سازمان های بین المللی اتحادیه ای از زاویه بهبود شرایط این میلیونها انسان نیست که این گزارش ها را تهیه می کنند، از زاویه ناسیونالیسم و حفظ کار کارگر "خودی" است که این فجایع را برملا می کنند .
تمام کارگران و مردم زحمتکش، بورژوازی و مردم عادی دیگری که کمی از دنیا مطلع باشند می دانند که میلیون ها انسان هر روزه به پرتگاه مرگ فرستاده می شوند، یا در معدن کشته می شوند، یا آوار روی سرشان می ریزد، یا محیط مسموم کار از کارشان می اندازد، یا در سنین پایین سرطان و بیماری های ریوی و روماتیسم شدید می گیرند، یا از سوء تغذیه جان می بازند. تعداد مرگ و میر کارگران در پهنای دنیا از تعداد آدم هایی که در اثر جنگ جان می بازند بسیار بیشتر است. تعداد این قربانیان بردگی مزدی مدرن طی یک سال از انسان هایی که حتی در سونامی وحشتناک چند سال پیش جان باختند، حادثه ای که دنیا را تکان داد و قلب های همه انسان دوستان را بدرد آورد، بسیار بیشتر است. اما گزارش مرگ و میر کارگران بر اثر حوادث محیط کار یا بیماری هایی که بخاطر شرایط محیط کار به آن مبتلا شده اند، در دوسیه های نهاد های بین المللی در کابینه خاک می خورد. کارگران جان باخته به تعدادی عدد و رقم تبدیل می شوند و در بهترین حالت اتحادیه های کارگری بر سر کم کردن تعداد کشته شدگان به میزان 10 درصد یا 40 درصد صحبت می کنند. در مورد دلار و یورو با احترام و عشق بیشتری حرف می زنند .
این چهره کثیف جامعه سرمایه داری را همه می شناسند. عده ای آنرا ضروری می دانند؛ عده ای اجتناب ناپذیر؛ عده ای نیز مستاصل اند. در ماهیت امر استثمار وحشیانه در هر محیط کاری یکسان است. ارزش مصرف کالای تولید شده هیچ تاثیری در میزان نرخ استثمار ندارد. چه تانک تولید شود چه عروسک، چه کامپیوتر تولید شود چه بیسکویت، چه عطر تولید شود چه یخچال، میزان نرخ استثمار تفاوتی نمی کند. اما چرا برخی شرایط استثمار در جراید منعکس می شود و برخی ناگفته به دوسیه ها سپرده می شود؟
کنتراست زندگی تولید کنندگان مستقیم یک کالای معین با مصرف کنند گان آن کالا آنچنان تو ذوق می زند که در اذهان حک می شود. ژورنالیسم دنبال مشتری بدو نیز این موضوع را بعنوان یک ماجرای جنجال برانگیز منعکس می کند!
انتشار گزارش مربوط به دختران جوانی که بخاطر دوختن لباس های مد روز از حال می روند، بیمار و معلول می شوند و یا جان می بازند، همان تاثیر داستان معروف "دختر کبریت فروش" را دارد. مرد جوانی که ریه هایش آب می آورد و در سی سالگی از کار افتاده است به این علت که برای مردان و زنانی که دستشان به دهن شان می رسد، شلوار جین کهنه تولید می کرده، شلواری که براحتی بالای صد دلار به فروش می رسد، کثافت نظام سرمایه داری را با کنتراست بیشتری جلوی چشمانمان می گذارد. جوانان هیجده- بیست ساله ای که در چین آیفون و آی پد تولید می کنند و بخاطر فشار کار روزانه 15 -16 ساعت، بدون استراحت و محیط سربازخانه ای زیست دست به خودکشی می زنند، بر هر آیفون و آی پدی لکه خون می پاشد .
این داستان سرمایه داری است. نه اولین بار است و نه آخرین بار خواهد بود. تا زمانی که سرمایه داری بر جهان حکمفرما است، میلیون میلیون انسان هر روزه به مرگ تدریجی محکوم می شوند؛ به زندگی سخت و حقارت بار؛ به گرسنگی و تبعیض؛ به خودکشی و مرگ زودرس. تا سرمایه داری بر جهان حکمفرما است میلیون ها کودک جلوی چشمانمان پرپر می شوند و ما سری تکان می دهیم و بیشتر از سابق می کوشیم بچه های خودمان را از این خطر برهانیم.
آیا بجز این انتخاب دیگری نداریم؟ چرا! باید به صفوف مبارزین علیه سرمایه داری پیوست .
هر انسانی که قلبش از درد و تبعیض، از بی حقوقی و تحقیر انسان ها، از فقر و گرسنگی، از استثمار و اجبار به بردگی بدرد می آید، راهی بجز تلاش برای سرنگونی سرمایه داری و لغو کار مزدی، لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید ندارد. تنها پاسخ این بردگی مدرن، تنها راه پایان دادن به این شرایط برده وار و ضد انسانی پایان دادن به حیات و تسلط سرمایه داری بر سرنوشت و زندگی ما است. کمونیسم کارگری تنها پاسخ است. *
28 سپتامبر 2011